گوسفند

ساخت وبلاگ

  خاله مریم یک انسان فقیر بود شوهرش شب و روز کار میکرد اما بیش از نفقه روزانه اش چیزی بدست آورده نمیتوانست او به مشکل توانسته بود به فرزندانش یک گوسفند شیر ده خریداری کند. این گوسفند یگانه وسیله امدار معاش شان بود اما نه خاله مریم از حال وروز گار شان شکایت داشت نه شوهرش هر دوی آن ها به خاطر نعمت صحت وتندورستی شکر میکردند به رزق حلالی که در قسمت شان بود  راضی بودند. اما در یک عید قربان نزدیک بود که این خوشی مشترک شان خراب شود. پدر خانه میخواست یگانه گوسفند شان را قربانی کند اما خانمش میگفت قربانی برما واجب نیست ونیز سر بریدن گوسفندی که با شیرآن فرزندان خود را تقذیه میکنم  جایز نخواهند بود بعد از کشتن گوسفند به فرزندان خئد چه بدهیم؟ شوهر هم سر انجام این اعتراض خانمش را که تا آن روز از مشکلات اقتصادی شان شکایت نکرده بود آگانه استقبال کرد واز قربانی کردند صرف نظر نمود. حکمت خداوندج را ببینید که چند  روز پس از عید قربان مهمانی به خانه آنها آمد وقرار بود آن شب را در خانه آنها بماند حال آن که در خانه چیزی برای خوردن وماندن بر سر دسترخوان نبود. پدر خانه این بار احساس شرم وخجالت نمود وپیشنهاد کشتن گوسفند را بار دیگر به خانمش تکرار میکند ومیگویند: این گوسفند ار میکشم چون چیزی برای آوردن بر سر دسترخوان نداریم. خاله مریم در باهر خالی ماندن دسترخوان فکر وبالاخره پیشنهاد شوهرش را قبول کرد وگفت چاره دیگری نداریم. لطفآ گوسفند را بیرون ببر ودر جای که چشم من نبیند سر ببر، وقتی خانم در حویلی بود شوهرش گوسفند شیرده فرزندانش را سر سربرید در انی میان خانمی که درخانه منتظر خلاص شدن کار ذبح گوسفند بود یکدم به حیرت افتاد چون گوسفند به سر دیوار خیز زده  وخود را به داخل حویلی انداخت وکمی بعد پیش او آمد وبه بویدن شروع کرد. خاله مریم فکر کرد.

که شاید گوسفند از دست شوهرش فرار کرده است اما وقتی از خانه بیرون شد دید که گوسفند در حال پوست شدن است در حیرت مانده بود زن وشوهرش فکر کردند که شاید  گوسفند یکی از همسایه ها از سردیوار خود را به خانه آن ها انداخته باشد.

 در قریه اعلان کرند هر کس از خبر دارد اما کسی پیدا نشد که بگویند: گوسفند من گم شده است.  وگوسفندی که به خانه شما آمده است شاید از من باشد خاله مریم قضیه را به امام مسجد بیان کرد ومولوی صاحب توصیه کرد  وگفت: این گوسفند را نگهداری وتغزیه کنید ودر بدل تغذیه آن شیرش را به کودکان تان بخورانید اگر صاحبش پیدا شد به اجرات تغذیه ونگهداری گوسفند شیرش ا خورده اید وگوسفند را هم به صاحبش برگردانید اگر پیدا نشد لطف وکرم خداوندج بر شما خواهد بود به خاطر محتاج بودن تان میتوانید پیش خود نگهداریت در این حالت خاله مریم چیزی عجیبی را در گوسفند مشاهده میکرد هر بار که  ستل را زیر پستان های گوسفند میماند وشروع به دوشیدن میکرد. شیر بسیار زیادی حاصل میکرد یکبار شیر ساده وبار دیگر شیری راکه طعم عمل داشت میداوشید رفته رفته این حالت عجیب گوسفند در منطقه مشهور شد. اکنون دیگر هر کس شندیده بود که خداوندج در بدل گوسفندی را که بخاطر مهمان ذبح گردیده بود، گوسفندی را به خاله مریم داده است که یکبار شیر ساده وبار دیگرشیر باطعم عمل میدهند وبر علاوه آن این شیر خاصیت شفایی امراض راهم دارد بعد از این هرکس هدیه ها وتحفه هایی با خود میگرفت وبه دیدن خاله مریم می آمد وظرفش را پر از شیر میساخت ومیرفت.

 منیره


برچسب‌ها: کچالو فروش
+ نوشته شده در  یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ساعت 0:6  توسط دانشجویان صنف سوم ژورنالیزم 1396  | 
پدرم عشق همیشگی من...
ما را در سایت پدرم عشق همیشگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5journalism174 بازدید : 164 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 16:20